یادداشت ویراستار

لە کتێبی:
هەنبانە بۆرینە
بەرهەمی:
محمد ماجد مردوخ روحانی
 7 خولەک  1870 بینین

سرانجام پس از سال‌ها کار و تلاش پیگیری این سعادت دست داد که با انتشار نخستین فرهنگ کردی به کردی و فارسی، به وعده‌مان عمل کنیم و این کار ارزنده بنیادی را در اختیار علاقه‌مندان و دوستداران زبان‌ها و ادبیات این سرزمین پهناور قرار دهیم.

باید دانست که کاری چنین سترگ به انجام نمی‌رسد، الا با عشق به آن از سویی و درک عمیق ارزش کار از سوی دیگر، و به‌راستی‌که در خصوص این کتاب آن هر دو جمع شدند و اعتماد و دلگرمی و شوق آوردند که با انتشار فرهنگ حاضر به ثمر نشست.

تلاش و کوششی که استاد عبدالرحمن شرفکندی (هەژار) و معدود همکارانش مبذول داشته‌اند، هماهنگ با وظایف و بلکه توان آنان نیست و نیز سرمایه‌ای که انتشارات سروش بر این کار گذارده است، هرگز توجیهی صرفاً اقتصادی ندارد. نتیجه آنکه هرچند کتاب حاضر نخستین فرهنگ کردی به کردی است که در ایران منتشر می‌شود -صرف‌نظر از ستون فارسی آن- با مباهات می‌توان گفت که در مقایسه با همه فرهنگ‌های کردی دیگر که تاکنون به چاپ رسیده‌اند، کامل‌ترین نیز هست. اما همین‌جا باید اذعان داشت که این تازه به بازار آمده هم کالای بی‌عیب و نقص نیست و هنوز تا رسیدن به آن پایه، راهی نه‌چندان کوتاه در پیش دارد.

در جریان کار به‌خوبی دریافتیم که دامنه آن تا چه اندازه وسیع است و برای جمع‌آوری لغات و اصطلاحات پنج لهجه اصلی زبان کردی -که از شمال آذربایجان تا جنوب لرستان پراکنده است- و گویش‌های فراوان هر یک از این لهجه‌ها، به چه میزان امکانات و مهم‌تر از آن افراد اهل‌فن نیاز هست. مرحوم دکتر محمد معین در مقدمه فرهنگ معین، چند صفحه را به سپاس از همکاران اختصاص داده و در آن جدا از افرادی که در کارهای حروف‌چینی، صفحه‌آرایی، چاپ، صحافی و غیره شرکت داشته‌اند، از هفتاد تن استاد همکار و چهارصد نفر از دانشجویانی که به‌عنوان واحد درسی در تدوین فرهنگ تلاش کرده‌اند، قدردانی کرده است. جالب است خوانندگان بدانند کسانی که در امر تدوین فرهنگ کردی به کردی و فارسی حاضر کوشیده‌اند، تعدادشان از عدد انگشت‌های یک دست متجاوز نیست. به‌علاوه گفتنی است که فرهنگ معین را -ازجمله- منبعی ارزشمند چون لغت‌نامه مرحوم علامه دهخدا پشتوانه بوده است که مجموع منابع کتاب حاضر با آن در قیاس نمی‌گنجد.

هدف از مقایسه فوق، تعدیل انتظار خوانندگان فرهنگ دوست از این فرهنگ است؛ و راستی چه بجاست که به مدد بودجه‌ای کافی، گروهی صاحب‌نظر گرد هم آیند و با برنامه‌ریزی مناسب، آشنایان به لهجه‌های مختلف زبان کردی در مناطق کردنشین ایران و ترکیه و عراق و سوریه به گردآوری واژگان زبان کردی در همه لهجه‌ها و گویش‌هایش بپردازند، در موارد لازم از گیاهان، ابزار، البسه و اماکن و غیره تصویر بردارند. سپس جمعی دیگر از زبان‌شناسان آشنا به زبان‌های فارسی و کردی به یافتن معادل‌های فارسی، قواعد دستوری و نکات جالب‌توجه تشابه و تفاوت این دو زبان با هم و با دیگر زبان‌های هندواروپایی و خصوصاً هند و ایرانی همت گمارند، فیش‌ها را تصحیح کنند و ترتیب مطلوب بدهند و آوانویسی دقیق هر واژه را پس از حصول اطمینان از چگونگی تلفظ آن بنگارند. و سپس به مؤسسه‌ای توانا در کار انتشارات، چون سروش -که توانایی و صلاحیت خود را به اثبات رسانده است- بسپارند تا ویرایش، حروف‌چینی. نمونه‌خوانی، مصفحه آرایی و مراحل مختلف چاپ را به عهده بگیرد؛ چه هر یک از این مراحل نیز دقت و ظرافت خاص خود را داشته و نیاز به دلسوزی فراوان دارد.

این دعوت را شایسته است که تعمیم دهیم و از همه زبان‌شناسان و لهجه‌شناسان زبان‌های سرزمین پهناور ایران بخواهیم تا در تمام زمینه‌های موجود تحقیق کنند و حاصل کارشان را به فرهنگ و زبان و فرهنگستان کشور عرضه دارند. مگر نه این است که هر زبانی برای زنده ماندن و پویایی به گسترش و واژه‌های جدید نیاز دارد؟ و مگر نه این است که امروز زبان فارسی در مسیر تهاجم واژه‌ها و ترکیب‌های بیگانه قرار گرفته؟ بنابراین شناخت واژه‌ها و گویش‌های زبان فارسی و زبان‌های هند و ایرانی، علی‌الخصوص زبان توانای کردی، برای واژه‌گزینی و معادل‌سازی لغات و اصطلاحات بیگانه، کاری عقلانی، ضروری و بلکه اجتناب‌ناپذیر است.

بررسی اجمالی فرهنگ حاضر، به‌خوبی آشکار می‌سازد که بسیارند لغات و اصطلاحاتی که ریشه ایرانی دارند و به کردی متداول‌اند، اما زبان فارسی به دلیل بی‌اطلاعی از آنها، ناچار دست به دامان زبان‌های بیگانه شده است. البته این حقیقت زمانی به‌درستی نمایان می‌شود که آنچه را پیشنهاد کردیم در عمل ببینیم و فرهنگی چنان جامع را در اختیار اهل‌قلم بگذاریم.

حال از آرزوها بگذریم و به آنچه که داریم التفات بیشتری داشته باشیم. فرهنگ حاضر -به دور از تعصب و با وجود مشکلات و محدودیت‌های بسیار- توانسته است به چند لحاظ کاری درخور تحسین و دارای ارزش‌های منحصر به خود باشد. اولاً سعی شده است که محدود به گویش و یا حتی لهجه‌ای نباشد و در عمل می‌بینیم که بسیاری از لغات لهجه‌های مختلف را در بردارد. در ثانی ستون فارسی آن، راهنمای خوبی برای فارسی‌زبانان آشنا و یا علاقه‌مند به زبان کردی و نیز کردزبانان دوستدار زبان فارسی است. و ناگفته نماند که یکی از مشکلات کار نیز همین یافتن معادل فارسی واژگان بود. ترجمه فارسی عمید به کردی توسط استاد شرفکندی (هەژار) و مرتب کردن آن به ترتیب لغات کردی، در یافتن برخی از معادل‌های فارسی مفید بود؛ اما فرهنگ حاضر بسی جامع‌تر از عمید است و هنوز بسیارند لغاتی که معادل فارسی‌شان را نیافتیم و ناچار به شرح واژه شدیم. به مثالی در این باره توجه کنید:

مرغ خانگی تخم‌گذار، اغلب تخمش را در یک جا نمی‌گذارد و گویی قصد پنهان کردنش را دارد؛ لذا یافتن آن مشکلی است. اگر تخم‌مرغی را در گوشه‌ای از لانه‌اش بگذاریم، مرغ تخم تازه را کنار آنکه در لانه است می‌گذارد و بدین ترتیب مشکل حل می‌شود. در زبان کردی تخم‌مرغی را که خود در لانه گذاشته‌ایم «ماڕکە» می‌گویند. حال معادل فارسی را چه بنویسیم؟ و به راستی کدام فارس زبان شهرنشین می‌داند که «ماڕکە» را در زبان فارسی چه می‌گویند؟ ناچار باید شرح لغت را نوشت که چنین کرده‌ایم. و به قول دکتر معین: «این کاری است که توانسته‌ایم، ولی آن نیست که خواسته‌ایم.

در خاتمه از خوانندگان صاحب‌نظر درخواست می‌کنیم که با باریک‌بینی و دقت خویش ما را باور باشند و هر جای فرهنگی اشکالی دیدند و ایرادی یافتند، متذکر شوند و نیز اگر واژه یا اصطلاحی را که خود می‌دانند، در این کتاب نیافتند، به آدرس ما (انتشارات سروش - بخش کردی) ارسال دارند. و هیچ‌گاه تذکرات و رهنمودهای ولو جزئی خود را دست‌کم نگیرند. چه اگر عموم علاقه‌مندان در این کار مشارکت داشته باشند، بی‌تردید شاهد رشد قابل‌توجه و همه‌جانبه‌ای در چاپ‌های بعدی این فرهنگ خواهیم بود که از قدیم به درست گفته‌اند: همه چیز را همگان دانند.